برقراري آرامش در كانون خانواده به عوامل زياديستگي دارد. يكي از بزرگترين عوامل مخرب و ويرانگر كه آرامش هر خانهاي را به هم ميريزد، عدم كنترل خشم و عصبانيت است. زيرا زماني كه عصباني ميشويم ديگر نميتوانيم خوب فكر كنيم و به دليل واكنش سريع، اختيار رفتار و گفتار خود را از دست ميدهيم. و ممكن است در اين هنگام، رفتار و كارهايي انجام دهيم كه عواقب بسيار خطرناكي را به بار آورد و بعد از فروكش كردن عصبانيت پشيمان شويم.
دراين مقاله قصد داريم به دو موضوع بپردازيم: 1- چگونه خشم وعصبانيت خود را كنترل كنيم؟ 2- در مقابل افرادي كه قادر نيستند خشم خود را كنترل كنند چه عكسالعملي نشان دهيم؟
اما قبل از پرداختن به اين موضوع، براي تعامل بهتر با همسر خود و حل مشكلات و بهبود رابطه در زندگي زناشويي بهتر است به نكته اساسي زير توجه كنيم:
شما در برخورد با همسر عصباني خود كه آستانه تحمل پاييني دارد و به قول معروف، زود از كوره درميرود و قاطي ميكند چه عكسالعملي نشان ميدهيد؟
افراد در مقابل عصبانيت برخوردهاي متفاوتي انجام ميدهند. برخي مانند طرف مقابل عكسالعمل نشان ميدهند و كار به زد و خورد ميانجامد؛ گروهي شروع به گريه و زاري كرده و يا با فرو خوردن خشم خود، قهر ميكنند. برخي سكوت كرده و محيط را ترك ميكنند.
شما جزء كدام گروه از افراد هستيد؟ آيا وقتي كسي عصباني ميشود شما هم با عصبانيت با او رفتار ميكنيد؟ يا با صبر و شكيبايي و آموختن مهارتهاي لازم، تحمل خود را بالا برده و قادر به مديريت وكنترل خشم خود هستيد؟
متاسفانه اغلب افرادي كه از عصبانيت طرف مقابل خود شكايت ميكنند خود نيز قادر به كنترل خشم نيستند و صرفا آنها را محكوم كرده و از آنها انتقاد ميكنند. زيرا اين افراد بر مبناي "من خوبم، تو بدي" قضاوت ميكنند و در پاسخ به اين سوال كه "چرا شما عصباني شدي؟" ميگويند، من مقصر نبودم، اول او عصباني شد و... زيرا از نظر یک شخص عصبانی همیشه آدمهای دیگر مقصر هستند.
چه دلايلي باعث عصبانيت و پايين آمدن آستانه تحمل ميشود؟ فردي كه قادر نيست خشم خود را كنترل كند، تا به متخصص مراجعه نكند و ريشه خشم خود را نيابد، قادر به حل مشكل خود نيست. براي بررسي ريشههاي عصبانيت، گفتوگو با دكتر علي باباييزاد، مشاور روانشناسي، مدرس و رواندرمانگر TA (تحليل رفتار متقابل) را ميخوانيم:
*از نظر روانپزشكي چه عواملي باعث ايجاد عصبانيت و پرخاشگري در افراد ميشود؟
- عوامل زيادي وجود دارد. يكي از عوامل مهم، عامل بيولوژي و ژنتيكي است كه ممكن است فرد از همان زمان تولد به آن مبتلا باشد. برای مثال افرادي كه دچار اختلالات ژنتيكي هستند، سازمان كروموزم جنسي آنها به صورت XYY است. اين افراد بيشتر از خودشان عصبانيت و پرخاشگري نشان ميدهند. گاهي ريشه اين عصبانيتها، آسيبهاي رواني و مشكلاتي نظير افسردگي، اضطراب و... است. عامل ديگر، بعضي از بيماريهاي رواني و يا اختلالات خلقي مانند دوقطبي است. برخي بيماريهاي جسمي مانند كمخوني، درد و... هم ممكن است در ايجاد عصبانيت نقش داشته باشند.
*عصبانيت اغلب در زندگي همه به وجود ميآيد، اما چه نشانههايي وجود دارد كه نشان دهد فرد نياز به مراجعه به پزشك و دارودرماني دارد؟
- زماني كه عصبانيت تبديل به الگوي رفتاري، تكراري و ثابت شود. در اين صورت فرد خودبهخود بهبود نخواهد يافت. براي مثال گاهي شما در مقابل چنين فردي سكوت ميكنيد و چندين بار هم گذشت ميكنيد، اما ميبينيد عصبانيت و پرخاشگري آنها شدت پيدا كرده و باز هم در آينده تكرار ميشود.
*براي تشخيص و درمان عامل زمينهاي، چه راهكاري براي اين گروه پيشنهاد ميكنيد؟
- اين گروه از افراد بهتر است به یک مشاور یا رواندرمانگر مراجعه كنند و تحت درمانهاي روانی و یا دارويي قرار گيرند. البته علاوه بر دارودرماني، براي بهبود اين مشكل بايد تمام مهارتهاي دهگانه زندگي به ويژه مهارت كنترل و مديريت احساسات، هيجانات، خشم و عصبانيت، و مهارت ابراز وجود و جراتمندي، و همچنين مهارت تصميمگيري و... را هم ياد بگيرند. کسانی که عصبانی میشوند حداقل دو مهارت حل مساله و ابراز خشم را ندارند، بنابراين لازم است با تغيير سبك زندگيشان اين مهارتها را بياموزند. البته بايد توجه داشت كه براي داشتن يك زندگي خوب و موفق، و كنترل خشم و استرس نياز است، همه ما در هر جايگاه و مقامي كه هستيم، اين مهارتها را ياد بگيريم.
در زمينه درمانهاي غيردارويي براي افرادي كه نيازي به دارو ندارند، علاوه بر آموختن اين مهارتها، راهكارهاي ديگري نيز وجود دارد كه در شمارههاي آينده به آن خواهيم پرداخت.
*از ديدگاه روانشناختي چه عواملي باعث عصبانيت در افراد ميشود؟
- يكي از عوامل مهم، اختلالات شخصيتي است مانند: داشتن سوءظن و بدبینی، خودشيفتگي، اعتیاد به برخی مواد مخدر، داشتن وسواس شدید، لجبازي، کمبود اعتمادبهنفس و... است.
*از آنجا كه يكي از عوامل ايجادكننده عصبانيت كاهش آستانه تحمل است، چه دلايلي باعث كاهش حد تحمل و تحريكپذيري در افراد ميشود؟
علاوه بر موارد ذكر شده بالا، به طور كلي عصباني شدن يكي از نتايج ثانوي ناكامي است، بنابراين هر آنچه كه باعث ناكامي ميشود، خشم و به دنبال آن عصبانيت را ايجاد ميكند كه باعث كاهش آستانه تحمل ميشود. منظور از ناكامي، هر نيازي است كه برآورده نشده است. بنابراين براي بررسي عصبانيت بايد ببينيم نياز اوليهاي كه ناكام باقي مانده است چيست؟ عوامل جسمي شامل خستگي، گرسنگي، بيخوابي و هر احساس ناخوشايند جسمي و... ميشود. همچنين عوامل بيروني و محيطي مانند بدي آب و هوا، مشكلات كاري و اداري، مشكلات خانوادگي، نابسامانيهاي اجتماعي و اقتصادي و... نيز در كاهش آستانه تحمل موثر هستند.
*آيا يكي از دلايل اصلي عصبانيت برخي از آقايان، فرهنگ سنتي حاكم بر آن خانواده نيست؟ در اين خانوادهها كه گويي فرهنگ پدرسالاري موروثي است، مردان براي رسيدن به خواستههاي خود سعي ميكنند با عصبانيت به هر آنچه ميخواهند دست يابند. آيا اين عامل فرهنگي، تاثيري در بروز اين رفتارها ندارد؟
- بله، مسلما مردان از طريق الگوبرداري از اين نوع سيستم مردسالار چنين رفتارهايي را ياد ميگيرند. در خانوادههاي سنتي در واقع كليشه مردانه با رفتارهاي پرخاشگرانه تعريف ميشود و احتمال اينكه در آن محيط مردها به خودشان اجازه دهند كه پرخاشگري كنند، بيشتر است. بنابراين اين مردان براي تثبيت هويت مردانه و رسيدن به خواستههاي خود دست به رفتارهاي خشونتآميز ميزنند. به زنان نيز اجازه عصباني شدن داده نشده است و آنها با الگو برداشتن از مادران خود، خشونتپذير شده و ظلم را تحمل ميكنند. خوشبختانه امروزه با افزايش سطح آگاهي زنان و كودكان از حقوق خود و همچنين آموزش رسانهها، ما شاهد هستيم كه اين فرهنگ در بين خانوادهها روزبهروز كمرنگتر ميشود.
*تربيت در دوران كودكي چه نقشي در عصبانيت دارد؟
در بسیاری از موارد، عصبانیت ریشه در ناكاميها، سرخوردگیها، محرومیتها، تنبیهها، تحقير و تهدید و ترسهایی دارد که در دوران کودکی بر ما وارد آمده است. در دوران كودكي بقاي كودك وابسته به والدين است، بنابراين حتی اگر كودك بدون دليل تهدید، تنبیه يا تحقير شود، از آنجا كه خانواده پدرسالار است و فرزند بدون فكر كردن بايد گوش كند و فقط فرمانها را اجرا كند، بنابراين او سکوت ميکند تا مورد نوازش و محبت قرار گيرد. انرژیاي که از چنین خشمی ايجاد میشود، تا بزرگسالي در درون کودک باقي خواهد ماند. اما همین کودک، وقتی روي پاي خود ایستاد، بدون اینکه خودش متوجه باشد، حس طغيانگر و قدرتمند خشم را بر سر همسر، فرزندان و... خالی ميكند.
همچنين كودكي كه مدام مورد حمايت، توجه و محبتهاي افراطي والدين خود قرار گرفته، مسلما در آينده هميشه حق را به خود داده و تصور ميكند بايد در همه كارها كامياب شود و در صورت عدم كاميابي سعي ميكند با مكانيسم عصبانيت و پرخاشگري به خواستههاي خود برسد.
*به طور كلي چه عوامل ديگري باعث عصبانيت ميشود؟
- از عوامل مهم ديگر، قضاوتهاي اشتباه، انتظارات بيجا و غيرمعقول و همچنين افكار و باورهاي غلط و خطاهاي شناختي است كه باعث ايجاد عصبانيت ميشود.
مكانيسمهاي دفاعي نيز عامل ديگري در ايجاد عصبانيت هستند. براي مثال فردي كه در جايي از زندگي خود ناكام بوده با استفاده از مكانيسم دفاعي جابهجايي، عصبانيت خود را به روي ديگران مانند همسر و فرزندان خود انتقال ميدهد.
*آيا بين جنسيت و خشونت ارتباطي وجود دارد؟
- بين جنسيت و خشونت ارتباط معناداري وجود ندارد. اما طبق تحقيقات در مرداني كه ترشح هورمون تستوسترون در آنها زيادتر است، عصبانيت و خشونت هم بيشتر است، ولی اثرات فرهنگ بر جنسیت و قالبهای اجتماعی جنسی را نباید نادیده گرفت.
در شمارههاي آينده به شيوههاي كنترل خشم خواهيم پرداخت و اينكه چگونه ميتوان با مقابله بهمثل نكردن و با رفتاري عاقلانه و منطقي باعث كاهش عصبانيت همسر خود شويم.
منبع : مجله موفقيت
گردآوري : احسان 2011
نظرات شما عزیزان: